کد مطلب:243867 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

معنی مرگ
[196] 1 - شیخ صدوق روایت كرده است:

از امام هادی علیه السلام نقل شده كه فرمود: به پدرم امام جواد علیه السلام گفته شد: چرا مسلمانها، مرگ را خوش ندارند و از آن، بدشان می آید؟ حضرت فرمود: چون آن را نمی شناسند، از آن خوششان نمی آید و چنانچه می دانستند مرگ چیست و از دوستان خدای متعال بودند، البته مرگ را دوست می داشتند و آگاه می شدند كه آخرت، از دنیا برایشان بهتر است، سپس فرمود: ای ابو عبدالله چرا كودك و دیوانه، از داروی شفابخش كه بدن را پاكیزه می كند و درد و رنج را بر طرف می سازد، سرباز می زنند؟ سؤال كننده، در جواب حضرت گفت: بخاطر اینكه از فایده ی دارو، بی خبراند.

حضرت فرمود: سوگند به كسی كه حضرت محمد را به راستی به پیامبری برانگیخت! هر كس حقیقتا آماده مرگ باشد، هر آینه مرگ از داروی شفابخش، برایش سودمند تر است، آگاه باش كه اگر اینان، سرانجام پر ناز و نعمت مرگ را می شناختند، البته مشتاقش می شدند و دوستش می داشتند، خیلی بیش از آن كه عاقل دوراندیش و كاردان، داروی شفابخش را برای بهبودی از درد و مرض می خواهد و دوست می دارد. [1] .

[197] 2 - راوندی آورده است:

از امام جواد علیه السلام روایت شده كه فرمود: مردی از یاران پدرم امام رضا علیه السلام، بیمار گردید و



[ صفحه 164]



حضرت از وی عیادت كرد و از او پرسید: حالت چطور است؟ بیمار عرض كرد: بعد از شما (در دوری شما) مرگ را به چشم خود می بینم (در كنار شما راحتم)! بیمار می خواست با گفتن این جمله، شدت درد و مرضش را برساند.

حضرت از او پرسید: مرگ را چگونه دیدی؟ بیمار گفت: بسیار سخت و دردناك؛ حضرت فرمود: آنچه دیده ای، نقطه ی شروع مرگ و گوشه ای از حالات آن است، البته مردم در مواجهه با مرگ دو دسته اند: یك دسته، بوسیله مرگ از سختیها و غمهای دنیا راحت و آسوده می شوند و دسته ای دیگر، با مرگ آنها مردم راحت و آسوده می شوند، بنابراین، ایمان خود به خدای متعال و باور خویش به ولایت را تجدید كن تا به راحتی با مرگ مواجه شوی.

مرد بیمار چنین كرد، سپس گفت: ای فرزند رسول خدا! اینان فرشتگان پروردگاراند، حامل سلام و درود و هدایایی برای من می باشند، به شما سلام می دهند و در برابر شما ایستاده اند، اجازه بفرمائید تا بنشینند.

امام رضا علیه السلام فرمود: ای فرشتگان پروردگارم! بنشینید، سپس خطاب به بیمار فرمود: از ایشان بپرس كه آیا مأمور بودند، در برابر من بایستند؟ مرد بیمار عرض كرد: از آنان پرسیدم و چنین پندارند كه اگر تمام فرشتگانی كه خدای متعال آفریده، خدمت شما برسند، باید به احترام شما بایستند و نخواهند نشست تا رخصتشان فرمایی، خدای متعال چنین دستوری به آنها داده است، آنگاه مرد بیمار، دیدگان خود را بست و گفت: درود و سلام بر تو باد ای فرزند رسول خدا! اكنون سیمای تو و سیمای جد بزرگوارت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و سیمای امامان بعد از او، برایم مجسم شده است و جان داد. [2] .



[ صفحه 167]




[1] معاني الاخبار:290.

[2] دعوات: 248 ح 698.